12 تصور اشتباه راجع به نویسندگی و نوشتن
به گزارش وبلاگ گپ و گفتگو، برای شما نویسندگی تداعی کننده چیست؟ فردی منزوی که اغلب اوقات مشغول مطالعه و خیال پردازی است و هر روز مطالبی را می نویسد؟ فردی که به واژگان و دستور زبان تسلط کامل دارد؟ یا حتی فردی بی پول و فقیر؟
حقیقت این است که افسانه ها و کلیشه های زیادی راجع به نویسندگان وجود دارد، با این حال، بیشتر آن ها نادرست هستند یا حداقل کاملاً بیانگر حقیقت نیستند.
در واقع این کلیشه های رفتاری و توصیه هایی که بر مبنای آن ها خلق شده، تأثیر زیادی روی نویسندگان جوان می گذارد و انتظارات غیر معقولی در آن ها نسبت به خودشان ایجاد می نماید، مثل اینکه برای نویسنده شدن هر روز باید حداقل هزار کلمه بنویسند، حال آنکه انجام هر کاری در هفت روز هفته باعث دل زدگی و انزجار انسان از انجام آن کار می گردد.
در ادامه این مقاله از وبلاگ گپ و گفتگو مگ، به آنالیز باورهای نادرست و غلط در خصوص نویسندگی می پردازیم و آن ها را از منظر انتقادی آنالیز می کنیم. با ما همراه باشید.
1- نویسندگان باید هر روز بنویسند
این توصیه که به عنوان یکی از قوانین طلایی نوشتن شناخته می گردد، بسیار اشتباه است.
بله، بعضی از نویسندگان مشهور مانند استیون کینگ می گویند که هر روز هزار کلمه می نویسند. اما خیلی ها در خصوص این گفته او شک و تردید دارند.
در هر حرفه ای، کار کردن در هفت روز هفته یک دستورالعمل قطعی برای فرسودگی شغلی است. شما علاوه بر نوشتن باید به ابعاد دیگر زندگی خود نیز رسیدگی کنید، بنابراین لازم نیست هر روز بنویسید.
با این حال، نوشتن منظم و بهبود مهارت های نوشتاری توصیه خوبی است.
به عنوان مثال اگر در حال نوشتن یک کتاب هستید، فاصله دو یا سه هفته ای بین جلسات نوشتن، حفظ جریان ایده های شما را سخت می نماید. اما اگر بتوانید برنامه خود را طوری تنظیم کنید که بتوانید چند بار در هفته بنویسید، خوب است.
برای یک مقاله نویس، کارهای بسیار بیشتری از نوشتن وجود دارد. تحقیقات سنگین به علاوه سئو و شاید مسائل فنی دیگری مثل بارگذاری روی سایت که باید روی آن ها کار کرد.
کوشش برای نوشتن چند مقاله طولانی در هر روز به هیچ وجه منطقی نیست.
2- نویسندگان باید زیاد مطالعه نمایند
خواندن زیاد قطعاً شما را به یک خواننده عالی تبدیل می نماید. اما با انجام این کار، مقاله یا داستان کوتاه شما نوشته نمی گردد.
مطمئناً، برای تحقیق یا آشنایی با سبک های مختلف نوشتاری باید مطالعه کنید. خواندن بعلاوه می تواند به عنوان روشی سازنده برای آرامش نویسنده در نظر گرفته گردد.
با این حال، تخصیص زمام بیش از حد به خواندن، زمان ارزشمند نوشتن را از شما می گیرد.
یادگیری مهارت نوشتن به وسیله انجام آن صورت می گیرد، بنابراین هرچه بیشتر بنویسید، مهارت های نوشتاری شما بهتر می گردد.
پس مطالعه کنید اما اجازه ندهید این کار زمان نوشتن را از شما بگیرد.
3- نویسنده ها منزوی هستند
اگر می خواهید بنویسید، فضای نوشتن خود را پیدا کنید و مطمئن شوید که کسی مزاحم شما نمی گردد. این یک باور غلط دیگر در خصوص نوشتن است. بیشتریت قریب به اتفاق نویسندگان زندگی عادی اجتماعی دارند. نویسندگان اغلب با یکدیگر دوست هستند، بسیاری از آن ها خانواده دارند و فعالانه در جوامع بزرگ تر مشارکت دارند.
نویسندگان موجودات منزوی نیستند که مجبور باشند خود را در غاری در بالای قله کوه حبس نمایند.
بسیاری از نویسندگان دوست دارند در یک کافه شلوغ و پر سر و صدا یا پارکی پر از جمعیت کار نمایند. هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید وقتی افرادی در اطراف شما هستند نمی توانید بنویسید.
این انتخاب شماست که کجا بنویسید. اگر دوست دارید هنگام نوشتن صدای جهان را بشنوید، در پی آن بروید. اما اگر یک دفتر کار یا اتاق مطالعه آرام را ترجیح می دهید، باز هم انتخاب با شما است.
4- برای نویسنده شدن به مدرک دانشگاهی احتیاج دارید
هیچ شرایط تعیینی وجود ندارد که شما را نویسنده کند.
اگر به املا و دستور زبان تسلطی نسبی و منطقی دارید، می توانید یک نویسنده باشید. و حتی اگر این مهارت ها را نداشته باشید، یک ویرایشگر می تواند ایرادات شما را رفع کند.
ویژگی های اولیه ای که یک نویسنده به آن احتیاج دارد، تخیل، خلاقیت و دانش عمیق در یک حوزه تعیین است.
5- نویسندگان عایدیی ندارند
اگر نوشتن شما را ثروتمند نمی نماید، چگونه می توان نویسنده شدن را تحمل کرد؟ چگونه یک نفر می تواند این همه زمان برای نوشتن یک کتاب وقت بگذارد؟ نتیجه طبیعی که بعضی افراد به آن می پردازند این است که پول شما از جای دیگری می آید. همسری با شغل تمام وقت، ارث، اسپانسر مرموز و غیره.
این درست است که نویسندگان میلیونر بسیار کمی وجود دارند. اما نویسندگان زیادی هستند که عایدی مناسبی دارند. بسیاری از نویسندگانی که خودشان آثارشان را منتشر نموده اند در فهرست های پرفروش آمازون هستند و عایدی خوبی کسب می نمایند.
سپس نویسندگان محتوا و وبلاگ نویسان هستند که زندگی بسیار خوبی را به وسیله نوشتن اداره می نمایند.
در واقع راه های زیادی برای کسب عایدی به وسیله نوشتن وجود دارد.
6 - نویسندگان خوب استاد املا و دستور زبان هستند
بله، اگر می خواهید نویسنده شوید، آشنایی با دستور زبان کمی به شما یاری می نماید.
اما جوهر نوشتن عالی در خلق روایت، ایده ها، تصورات، احساسات و عمق دانش شما نهفته است.
برترین نوشته همواره همان چیزی است که مردم می خواهند بخوانند. در واقع شما می توانید اشتباهات املایی یا ناهماهنگی های دستوری را به راحتی به یاری یک ویراستار رفع کنید.
7- سد نویسندگی (Writers block)
سد نویسندگی یکی از بزرگ ترین اسطوره های مربوط به نوشتن است.
چیزی به نام سد نویسندگی وجود ندارد. اما تنبلی، خستگی و صرفاً نداشتن حال و هوای نوشتن وجود دارد.
شما نمی توانید همواره برای نوشتن پر شور و انرژی باشید. مثلاً وقتی حوصله آشپزی ندارید و از بیرون غذا سفارش می دهید، آیا سد آشپزی دارید؟
همه نویسندگان دوره هایی را پشت سر می گذارند که کلمات جاری نمی شوند یا ایده ها خشک می شوند. باید بدانید این حالت کاملاً طبیعی است.
کمی استراحت کنید یا به پیاده روی بروید و سر خود را گرم کنید. تحت فشار قرار دادن بیش از حد به خودتان یاریی به نوشتن بهتر نمی نماید.
8- نوشتن یک رفتار وسواس گونه است
وسواس هرگز چیز خوبی نیست.
شما می توانید مشتاق و پرشور باشید، اما داشتن وسواس یک دارایی مثبت برای یک نویسنده نیست.
برای هر چیزی در زندگی شما زمان و مکانی وجود دارد و نوشتن تنها بخشی از آن است.
از تمام ابعاد زندگی خود لذت ببرید و تمام کوشش خود را بکنید تا نویسنده ای فوق العاده و سازنده شوید. اما هرگز با رویکردی وسواسی به سراغ آن نروید.
9- منبع الهام
هنرمندان از هر نوع دوست دارند در خصوص منبع الهام خود صحبت نمایند، اما این بدان معنا نیست که برای هنرمند شدن داشتن یک منبع الهام و انگیزش، امری اجباری است. حتی اگر واقعاً چیزی به نام منبع الهام وجود داشته باشد، توافق کلی بین نویسندگان جدی این است که وجود یک منبع الهام بخش برای نوشتن به تنهایی کافی نیست. نوشتن جدی و منظم چیزی است که یک نویسنده را پیروز می نماید. همان طور که پابلو پیکاسو می گوید: الهام وجود دارد، اما شما را تنها در حال کار کردن پیدا می نماید.
10- شغل کارمندی مانع نویسندگی است
نویسندگان از شغل روزانه خود متنفرند! یا حتی اگر از آن شغل کارمندی متنفر نباشند، انجام آن مانع از آن می گردد که یک نویسنده واقعی باشند. به هر حال این باور صرفاً یک افسانه است. واقعیت بسیار پیچیده تر است.
والاس استیونز وقتی برنده جایزه پولیتزر برای شعر شد، کرسی استادی دانشگاه هاروارد را رد کرد تا شغل خود را به عنوان معاون رئیس یک آژانس بیمه حفظ کند. ویلیام کارلوس ویلیامز پزشک و شاعر بود و بسیاری از موارد مشابه دیگر. البته این در خصوص همه نویسندگان صادق نیست. بسیاری از نویسندگان با خوشحالی شغل خود را به محض آغاز کار نویسندگی ترک می نمایند.
11- نوشتن فقط یک تفریح است
بیشتر مردم تصور می نمایند که نوشتن یک تفریح است. کاری که مردم برای آرامش انجام می دهند. تفاوت چندانی با بافتنی ندارد. همه نویسندگان حرفه ای می دانند که این درست نیست. نوشتن چیزی است که احتیاجمند زمان، تعهد و کوشش است و حتی می تواند ناخوشایند باشد.
12- هر کسی می تواند نویسنده گردد
هر کس داستانی در خود دارد، فقط باید آن را از درون خود بیرون بکشد. این یکی از رایج ترین افسانه ها در خصوص نویسندگی است که البته درست نیست.
نوشتن فقط بیان یک داستان نیست، بلکه بیان درست آن است. یادگیری نحوه نوشتن زمان می برد. بسیاری از نویسندگان از کودکی به طور جدی آغاز به نوشتن می نمایند. نویسنده شدن به کوشش و فداکاری احتیاج دارد. با وجود این، بسیاری از افراد غیر نویسنده، افرادی که گاه به گاه شعر یا داستان کوتاه سروده اند، کوششی را که برای تبدیل شدن به یک نویسنده واقعی ضروری است درک نمی نمایند.
نکته پایانی
وقتی افسانه ها و کلیشه های موجود راجع به نوشتن را باور کنید، برای رسیدن به پتانسیل واقعی خود در حرفه نویسندگی با مشکل روبرو خواهید شد.
اگر می خواهید نویسنده بهتری شوید، می توانید بدون پیروی از مجموعه ای از قوانین خیالی این کار را انجام دهید.
کاری را انجام دهید که برای شما مفید است و به شما یاری می نماید تا نویسندگی را در زندگی خود جای دهید نه اینکه زندگی خود را وقف نوشتن کنید.
اگر این کار را انجام دهید، همچنان از نوشتن و انتشار آثار خود لذت خواهید برد.
آیا شما هم تابه حال با این کلیشه ها در حوزه نویسندگی برخورد داشته اید؟ آن ها را با ما در میان بگذارید.
منبع: دیجیکالا مگ